مدفن امام:پس از شهادت امام، مامون به منظور فریب دادن دوستداران علویان دستور داد پیکر مبارک امام را در بقعه هارونیه کنار قبر پدرش واقع در باغ حمیدبن قحطبه طائی والی خراسان دفن کردند. و از آن تاریخ بقعه هارونیه تحتالشعاع قبر مطهر حضرت رضاعلیهالسلام قرار گرفت و این بارگاه که اکنون به آستان قدس رضوی معروف است «مشهد الرضا» نامیده شد. (1) اولین بار این نام مقدس در کتاب عیون اخبار الرضا و سپس در کتاب احسن التقاسیم تالیف قرن چهارم هجری آمده است. (2)
گنبد و بارگاه حضرت رضاعلیهالسلام:درباره سابقه تاریخی حرم مطهر، مورخان و نویسندگان اقوال بسیار نقل کردهاند، برخی از تاریخنویسان بر این عقیدهاند که بقعه مبارکه حضرت رضاعلیهالسلام پس از وقایع و حوادث مهم خراسان که در طول قرنها به وجود آمد، در معرض تحولاتی قرار گرفت و به واسطه تاخت و تاز اقوام مختلف و لشکرکشیها به سرزمین خراسان، مانند تهاجمهای سبکتکین و غزهای ترکمان و مغولها بارها بهکلی ویران و سپس بازسازی گردید. (3)
نویسندگان دیگر بر این نظرند که خرابیهای وارده از تهاجمها به گونهای نبوده است که بنای بقعه را بهکلی ویران کند، بلکه برخی حملات، خرابیهایی در قسمت فوقانی ایجاد کردهاند و به قسمت تحتانی دیوارها آسیبی نرسیده است، پایههای بقعه همان بنای اولیه است که ابتدا شالوده اصلی آن را با گل چینه ساختهاند و به دفعات قسمتهایی از دیوارهای آن مرمتشده و تزیین یافته است.
قراین و شواهد نشان میدهد که نظر اخیر بیشتر مقرون به صحت است و نظریه تخریب کامل بقعه منوره دور از واقعیت است، چه اولا در ادوار مختلف گروهی از مورخان و جغرافیدانان و جهانگردان، شخصا مرقد مبارک امامعلیهالسلام را از نزدیک دیده و توصیف کردهاند. (4) ثانیا، آثار و سبکهای گوناگون و فنون معماری و کاشیکاری قرون مختلف مانند آثار معماری غزنویان و سلاجقه و عهد تیموریان در حرم موجود است و در آخر عبارات مکتوب بر کاشیهای نفیس و ممتاز بعضا نام بانی و تاریخهای 512، 612 و 761 هجری نوشته شده است. (5) ثالثا، اگر بقعه منوره بکلی ویران شده بود، با توجه به این که اثری از گور هارون برجای نمیماند، بانیان و ارادتمندان به امامعلیهالسلام که پس از آن، اقدام به احداث مجدد بنا نمودند، میتوانستند از نظر معماری در ساختن مجدد دیوارها به گونهای عمل کنند که قبر مطهر امامعلیهالسلام در وسط بنای جدید واقع شود. در صورتی که وضع فعلی بقعه منوره چنین نیست و همان گونه است که مامون برای قبر پدرش در سال193 ه. ق در نظر گرفت و ده سال بعد که حضرت به شهادت رسید پیکر مقدس او را در داخل بقعه در قسمتبالاسر هارون به خاک سپردند، در نتیجه خاکسپاری پیکر مطهر حضرت، تنگنایی در محل بقعه و بالای سر مبارک به وجود آمد که تا این اواخر باقی بود و در توسعه اخیر نسبتا وسعتیافت. بنابراین، سوابق و ادله قاطع و قراین موجود در بنا نشان میدهد که حرم و بقعه مبارکه از قدیمترین بناهای مشهدالرضا است ولی البته گنبد مطهر در طول زمان بر اثر حوادث طبیعی و تهاجمهای وحشیانه ویرانیهای مکرر دیده است. (6)
عصر دیالمه:پس از ساخته شدن هارونیه برای این که حضرت رضاعلیهالسلام در این محل مدفون بود، برای نخستین بار سلاطین شیعه مذهب دیالمه و آلبویه، به تعمیر اساسی این بقعه به نام «مشهد الرضا» همت گماشتند و زیارت این بارگاه همچنان پر رونق بود و حتی بر علاقهمندان و زایران آن روزبهروز افزوده میشد. (7)
عصر غزنویان:به دنبال ترمیم و تزیین اساسی بقعه در عهد دیلمیان، به دستور سبکتکین (366-387) پادشاه غزنوی در قرن چهارم سقف و قسمتی از دیوار بقعه ویران شد و مردمان از زیارت حضرت منع شدند. اما شیعیان مخفیانه به زیارت قبر امامعلیهالسلام ادامه دادند، در حالی که تا مدتها همچنان بقعه نیمه ویران باقی بود. تا این که سلطنتبه سلطان محمود غزنوی رسید. میگویند او شبی پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله و یا به روایتی حضرت علیبن ابیطالبعلیهالسلام را در خواب دید که او را مخاطب قرار داده و اشاره به آن گنبد ویران میکند و میفرماید تا کی چنین خواهد بود؟ گفتهاند سلطان محمود صبح روز بعد معماری را به حضور طلبید و به طوس فرستاد. بنا به نوشته تاریخ بیهقی در سال 400 ه. ق ابوبکر شهمرد بنای بقعه را بار دیگر بر روی بازمانده دیوارهای گلین با آجر میسازد و منارهای هم بر آن اضافه میکند که این بنا هسته اصلی حرم مطهر را تشکیل میدهد. (8)
سلجوقیان :در این دوره اولین سنگ مزار امامعلیهالسلام که متعلق به سال516 ه. ق استبه ابعاد6×30×40 سانتیمتر بر روی قبر مطهر نصب شد که کتیبه آن چنین است: «امر بعمارة المشهد الرضوی علی بن موسی علیهالسلام. العبد المذنب الفقیر الی رحمته ابوالقاسم احمدبن علی بن احمد العلوی الحسینی تقبل الله منه» این قطعه سنگ امروز در میان دیگر آثار تاریخی در موزه آستان قدس رضوی موجود است.
مهمترین واقعه این دوره حمله غزهای ترکمان به حرم مطهر رضوی بود.
حمله غزها به حرم مطهر: در سال 548 ه. ق ترکان غز به مشهد و ناحیه طوس حمله کردند و همه شهر را به آتش کشیدند و بسیاری از مردم از جمله علما و بزرگان را کشتند. در این جریان به بنای حرم لطمه وارد شد که چند سال بعد شرفالدین ابوطاهر بن سعد بن علی قمی حاکم مرو در عهد سلطان سنجر (511-557 ه.ق) به مرمت آن همت گماشت.
بعد از سال557 ه. ق نیز به دستور زمرد ملک خواهرزاده سلطان سنجر، بنابر نوشتههای روی کاشیها، ازاره حرم با کاشیهای نفیس شش ضلعی، هشت ضلعی و ستارهای تزیین شد. این بانو دستور داد قرآن کریم را با خط خوش در جزوههایی نوشتند و آنها را وقف بقعه ساخت. این اثر هم اکنون در کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی نگهداری میشود. (9)
خوارزمشاهیان:در زمان خوارزمشاهیان نیز در این بارگاه مقدس مرمتهایی صورت گرفت و ضمن آن در سال 612 ه. ق کتیبهای بسیار زیبا به خط ثلثبرجسته بر دیوار و طرف در ورودی حرم از جانب رواق دارالحفاظ نصب گردید. بر روی این لوح ذکر همین تاریخ، نام و نسب حضرت رضاعلیهالسلام تا حضرت امیرالمؤمنین علیعلیهالسلام نوشته شده و بر حاشیه آن به خط ریز دو بیت در مدح حضرت رضاعلیهالسلام از سرودههای ابونواس شاعر ایرانی عربزبان نیز نقش بسته است. (10)
مغولان و حرم مطهر:ابن ابیالحدید در شرح نهجالبلاغه مینویسد که مغولان در سال 618 ه. ق ابتدا به طوس حمله آوردند، شهر را غارت کردند و مرم را به قتل رسانیدند. سپس وارد مشهدالرضا شدند و آنجا را هم خراب کردند. اگر چه بعضی منابع از خرابی بارگاه مقدس رضوی به دست مغولان سخن گفتهاند ولی باز مؤلف تاریخ آستان قدس رضوی از قول ابن ابیالحدید مینویسد با وجودی که مردم مشهد را به قتل رسانیدند، بارگاه رضوی را حداقل تخریب نکردند و احتمالا به غارت اموال و اثاثیه آن اکتفا کردند. نیز عطاملک جوینی مؤلف جهانگشا از خرابی حرم مطهر به دست مغولان ذکری به میان نیاورده است. منظومه فضل بن روزبهان خنجی در مهماننامه بخارا که حمله مغولان را به طوس و مشهد نگاشته است، دلالت میکند که حرم مطهر را خراب نکردهاند، زیرا نوشتههای سال 612 که قبل از حمله مغولان بوده هنوز پابرجاست. (11)
دوره ایلخانان: در این دوره فرسودگیها و احیانا خرابیها و خسارات وارد شده به حرم مطهر رضوی جبران گردید. زیرا نخستبه فرمان غازانخان (694-703 ه. ق) و سپس در زمان سلطان محمد خدابنده الجایتو (703-716 ه. ق) پادشاه شیعی مذهب ایلخانی مرمتشد و به بناهای اطراف آن افزوده گردید. «بنای کامل گنبد موجود» را مربوط به این دوره دانستهاند. (12) بدین واسطه این گنبد همانند سایر گنبدهایی که در دوره مغولها ساخته شده دو پوششی است و رویهاش با الواح مسین با روپوشی از طلا ساخته شده است. (13) در همین دوره ابنبطوطه سیاح معروف که در سال 734 ه. ق از راه جام به طبس سفر کرده، در خاطرات خود از حرم مطهر حضرت رضاعلیهالسلام و متعلقات آن یاد میکند: «در مشهد مکرم قبه عظیمی است در داخل زاویه و جنب آن مدرسه و مسجد است که همه از این ابنیه عالی متبوعه است دیوارهای این ابنیه را با خشت کاشانی مزین کرده[اند] و بر روی مرقد حضرت رضا صندوقی چوبی نصب شده است». با توجه به نوشتههای ابنبطوطه و دیگر روایات معلوم میشود که در قرن هشتم هجری چنان آثاری وابسته به آستان قدس رضوی وجود داشته است، یعنی: (حرم، مسجد بالاسر، یک مدرسه و چند بنای کوچک متصل به ضلع شمالی). (14)
دوره تیموریان:در قرن نهم هجری (سال 821 ه. ق) به دنبال کوششهای شاهرخ تیموری در آبادانی مشهد، به همت همسر وی گوهرشادآغا نخستین مسجد جامع شهر با نام وی در سمت قبله حرم که صحن جنوبی آستانه مبارکه را تشکیل میدهد به اتمام رسید و سپس بنای «دارالحفاظ» بین حرم و مسجد گوهرشاد و تحویلخانه یا خزانه در مشرق دارالحفاظ ساخته شد، همزمان با این ابنیه در داخل صحن در پیرامون حرم، مدرسه پریزاد و بالاسر و دو در که تا به امروز برجا هستند، بنا گردید و در دوران تیموری، صحن تیموری (عتیق) و اساس ایوان طلا توسط امیر علیشیر نوایی وزیر سلطانحسین بایقرا به وجود آمد که بعدها در دوره شاه عباس اول صفوی توسعه یافت و ایوان مزبور توسط نادرشاه مطلا گردید. (15)
دوره صفویه:در دوره صفویه بر عظمت و شکوه حرم مطهر افزوده شد و مناره نزدیک گنبد که در عهد غزنویان به دستور ابنمعتز حاکم نیشابور برپا گردیده بود به امر شاه طهماسب مرمت و طلاکاری شد و در سال 932 ه. ق خشتهای نفیس کاشی روی گنبد به خشتهای طلاب تبدیل شد. در شورش عبدالمؤمن خان ازبک این خشتهای گنبد و گلدسته در کنار دیگر نفایس حرم مطهر به غارت رفت.
حمله ازبکان به حرم:در سال997 ه. ق یعنی دومین سال سلطنتشاه عباس اول شهر مشهد در محاصره عبداللهخان ازبک قرار گرفت، چون از جانب مردم به سوی او تیری شلیک شد غضبناک گردید و دستور به قتل عام مردم مشهد داد به طوری که در روضه منوره حضرت رضا خون جاری گردید.
سال بعد عبدالمؤمن خان ازبک با لشکریانش به مشهد حمله کرد، مردم و به خصوص سادات، علما، خدام و مدرسان آستان قدس رضوی که در مشهد بودند به آستانه مبارکه پناهنده شدند. در حالی که اینان به دعا مشغول بودند، عبدالمؤمنخان و دین محمد سلطان به اتفاق عدهای از جنجگویان خود وارد صحن شدند و پناهندگان را قتل عام نمودند. چنان خشمگین بودند که شعله خشم و غضبشان جز به ریختن خون سادات، صلحا و علما خاموش نمیشد. آنان زایران را از داخل حرم بیرون میکشیدند و با کمال قساوت به شهادت میرسانیدند. چنان که میر محمد حسین مشهور به «میربالای سر» را که از سادات متقی مشهد بود و پیوسته در بالای سر مبارک به تلاوت قرآن مجید مشغول بود، دو نفر از ازبکان در کنار ضریح با شمشیر پاره پاره کردند. در این موقع زنان و کودکان در مسجد گوهرشاد جمع شده بودند و در آنجا ناظر قتل عام وحشیانه اقوام و خویشان خود بودند.
سرانجام عبدالمؤمن دستور داد، قندیلهای مرصع طلا و نقره و شمعدانها و نیز میل طلای بالای گنبد و بسیاری از ظرفها و فرشها و کتابهای کتابخانه آستانه مبارکه را به غارت بردند و زنان و کودکان را که اسیر شده بودند به ماوراءالنهر فرستادند. عبدالمؤمنخان سرانجام به سختترین وجهی به دست اتباع خود به قتل رسید. (16)
در پی این خرابی در سال 1010 ه. ق که شاهعباس پیاده به زیارت آمد مجددا دستور ترمیم گنبد را داد و آن را طلاکاری کرد. کتیبهای از کاشی به عرض دو متر و به خط ثلث علیرضا عباسی بر گرداگرد گنبد مطهر نوشته شد که ترجمه آن چنین است: «یکی از عنایات بزرگ خداوند سبحان این است که سرور ملوک عرب و عجم، صاحب نسبت پاک نبوی و حسب درخشان علوی، خاک پای این روضه منور ملکوتی، مروج آثار اجداد معصومش، سلطان ابوالمظفر شاه عباس حسینی موسوی صفوی، بهادرخان را توفیق داد تا از دارالسلطنه اصفهان پای پیاده به زیارت این حرم اشرف درآید و به تزیین این بقعه از مال خاص خویش مفتخر گردد، در سال 1010 ه. ق آغاز و در سال1016 ه. ق پایان یافت». به دنبال این اقدامات تحولات دیگری در قلمرو حرم مطهر صورت گرفته از جمله توسعه صحن عتیق، احداث ایوان شمالی و اطاقها، غرفهها، سردرها، و ایوانهای شرقی و غربی آن ایجاد رواق توحیدخانه و نیز گنبد اللهوردیخان. شاه عباس با توجه خاص به آستانه حضرت رضاعلیهالسلام، دستور داد تا هر کس به زیارت آن حضرت توفیق یابد میتواند عنوان «مشهدی» را مانند حاجی و کربلایی بر نام خود بیفزاید و این لقب از آن زمان رواج یافت. (17)
زلزله و حرم مطهر رضوی:زلزلههای زیادی در مشهد رخ داده که حدود 14 واقعه متعلق به سالهای 1008، 1052،1053،1059،1077، 1084،1087، 1118، 1119، 1214، 1232،1236، 1254، 1274 ه. ق در کتب تاریخ به ثبت رسیده که کمابیش آسیبهایی به مسجد گوهرشاد وارد نموده است و احتمالا به دیوارهای صحنهای حرم مقدس و تزیینات آن نیز آسیبهایی اندک همانند مسجد گوهرشاد رسیده است. ولی در پانزدهم ربیعالثانی سال 1084 ه. ق به هنگام سلطنتشاه سلیمان صفوی زمین لرزه ویرانگری در مشهد رخ داده که حدود دو سوم شهر مشهد از جمله گنبد مرقد مطهر حضرت رضاعلیهالسلام، سقف گنبد مسجد گوهرشاد و مدارس پریزاد، دودر، مدرسه بالاسر، مدرسه پایین پا آسیب فراوان دیده و حدود چهارهزار نفر از مردم مشهد زیر آوار جان سپردهاند.
پس از این حادثه شاه سلیمان مامورانی را از اصفهان برای بررسی خسارات وارده و انجام تعمیرات فرستاد. آنان نیز کار را شروع کردند، در نتیجه، گنبد مطهر و دارالسیاده در سال1086 و مسجد گوهرشاد در سالهای 1084،1087،1089 و مدرسه پریزاد در سال 1091 و مدرسه دودر در سال 1088 و مدرسه بالاسر در سال 1091 و مدرسه پایین پا در سال1087ه. ق. بازسازی شد. (18)
افشاریه:در این دوره به ویژه در زمان نادرشاه افشار ایوان طلای صحن عتیق (انقلاب) و مناره بالای آن و بنای مناره ایوان شمالی طلاکاری و تذهیب شد و سقاخانه اسماعیل طلایی صحن عتیق احداث گردید. اما چندی بعد به وسیله نوادگانش به این ساحت مقدس اهانتهایی شد که اینک ذکر میشود.
غارت جواهرات حرم مطهر به وسیله نصرالله میرزا و نادرمیرزا افشار در سال1183 ه. ق شاهرخ فرزند رضا قلی میرزا فرزند نادرشاه افشار در خراسان حکومت میکرد. احمد شاه درانی به مشهد حمله کرد و نصرالله میرزا پسر شاهرخ که ولیعهد بود با او مقابلهای مردانه کرد و وی را شکست داد و او را وادار به صلح نمود. این امر موجب غرور وی شد که خیال جهانگیری را در سر پرورانید.
در سال 1190 ه. ق که خزانه پدرش خالی شده و برای پرداختحقوق سپاهیانش درمانده شده بود به تحریک برخی از فرومایگان طلا و جواهرات حرم مطهر رضوی را از قندیلها و درها جدا کرد، مقداری را به فروش رسانید و مقداری از طلاها و نقرهها را سکه زد و صرف پرداختحقوق و تهیه سپاه نمود.
نادرمیرزا برادر نصرالله میرزا نیز که پس از خلع وی توسط پدرش رضاقلی میرزا، ولیعهد شده بود دست تعدی و تجاوز به اموال موقوفه و غیرموقوفه گشود و حتی خشتهای طلای روی گنبد مطهر را کند و به نام خود سکه زد و جواهرات حرم را به فروش رسانید. حتی سرطوق مکلل را که بالای گنبد نصب بود کند و نیز قالی زربافت را که هفتهزار تومان ارزش داشتسوزانید.
نصایح مرحوم آیةالله میرزا مهدی مجتهد تولیت وقت آستان قدس نیز مانع اعمال ناشایست و تجاوزگرانه او نشد. اما مردم به او اعتراض کردند و سکههای ضرب شده را که در بازار بود جمعآوری مینمودند و به میرزا مهدی مجتهد جد سادات شهیدی مشهد برمیگرداندند. مردم سرانجام سر به شورش برداشتند. نادر میرزا نیز که این شورش را از ناحیه میرزا مهدی میدانست وی را در سال 1218 ه. ش به شهادت رسانید و مرحوم میرزا مهدی مجتهد به «شهید رابع» معروف شد. (19)
عصر قاجاریه:تعمیرها و تغییرهایی که در طول دوران حکومت قاجار در آستانه مقدسه به انجام رسید عبارتند از: بنای صحن آزادی (نو) در سمت مشرق حرم به امر فتحعلیشاه و به مباشرت فرزندش علینقی میرزا و معماری حاج آقاجان صاحب بازارچه معروف در مشهد، ساخته شد. بنای دارالسعاده توسط اللهیارخان آصفالدوله به سال 1251 ه. ق احداث شد و ترکیب رواق دارالضیافه در سال 1320 ه. ق انجام یافت. متاسفانه حرم مطهر در این دوره دوبار مورد بیحرمتی و اهانت متجاوزان قرار گرفت:
۱ - غارت سالار - محمد حسن خان سالار فرزند اللهیارخان آصفالدوله در سال1263 ه. ق یعنی یک سال قبل از پایان پادشاهی محمدشاه قاجار از آشوب هرات و هرج و مرج دربار استفاده کرد و در خراسان علم مخالفتبرافراشت و در اندک زمانی قلعه کلات را متصرف شد. او نزدیک به دو سال در خراسان به استقلال حکومت کرد. در سال بعد به فرمان وی تمامی قندیلها، چراغها و اثاثیه زرین حرم حضرت رضاعلیهالسلام را ذوب کردند و به نام وی سکه زدند. همچنین او طلا و جواهرات در مرصع و جواهرنشانی که فتحعلیشاه قاجار در سال1233 ه. ق به شکرانه استیلا بر خراسان تقدیم آستان قدس نموده بود غارت کرد. اما پس از رفع فتنه در سال 1268 ه. ق حسامالسلطنه عموی ناصرالدین شاه مجددا سطح در مزبور را از طلای ضخیم پوشانید و آن را با دانههای یاقوت و زمرد و لعل زینتبخشید و در جای اولیهاش نصب نمود.
اما در پی این غارتگریها و بیحرمتیها نسبتبه بارگاه مقدس، سالار در سال1266 ه. ق به دستحسامالسلطنه مغلوب گردید و به حرم مطهر پناهنده شد.در این موقع میرزا عسکری امام جمعه مشهد از خاندان میرزا مهدی شهید و علما و متولیان بارگاه مقدس رضوی به نزد سالار آمدند، و ضمن ملامت او به خاطر جسارتهایش به آستانه مقدسه او را از روضه منور طرد کردند. در نتیجه وی تنها ماند و به دستور حسامالسلطنه او را از بستخارج کردند و سپس با برادرش محمد علیخان و پسرش اصلانخان به سزای اعمال شنیعشان به هلاکت رسانیدند. (20)
2 - توپ بستن حرم - در محرم سال 1330 ه. ق هنگام تولیت مرتضی قلیخان نایینی مردی به نام یوسف هراتی در شهر مشهد آهنگ مخالفتبا مشروطه ساز کرد و به تحریک بیگانگان جمعی از اراذل و اوباش را به دور خویش جمع کرد و آرامش شهر را بر هم زد.
در خطه خراسان مخصوصا مشهد عدهای سالدات (سرباز) روس با تجهیز کامل مستقر شدند و مرکز خود را ارگ دولتی قرار دادند. طبیعی است ورود سربازان روس به منظور پشتیبانی از کسانی بود که با مشروطهخواهان و حکومت مشروطه سر مخالفت داشتند. در همین هنگام دو نفر دیگر به نامهای سید محمد طالب الحق یزدی پسرعموی سید ضیاءالدین نخستوزیر کودتای رضاخان و نایب علیاکبر نیز با یوسف هراتی همداستان شدند و در گوشه و کنار شهر آشکارا بر ضد مشروطهطلبان تبلیغ میکردند. کار به جایی رسید که رهگذران نیز در کوچه و بازار از تعرض کسان این اشخاص درامان نماندند. یوسف هراتی خود را سردار مینامید و هزرگی و بیبندوباری را به حد اعلا رسانید. طالبالحق نیز همهروزه به منبر میرفت و نوید و هشدار میداد که محمدعلی شاه به ایران آمده و در گرگان میباشد و ما احمد شاه پسر او را قبول نداریم، سربازان روسی که هدفشان مداخله مستقیم در امور شهر بود و اساسا به همین نیتبه اشرار پر و بال داده بودند زد و خورد بین سربازان دولتی و اشرار را دستاویز قرار دادند و به نام حفظ اتباع روسیه در مقابل تجارتخانه یکی از اهالی بادکوبه که تبعه روس بود یک عده سالدات روس مستقر کردند. کسبه و اصناف که چنین دیدند بازارها را بستند و دست از کار کشیدند. روز شبنه دهم ربیعالثانی 1330 ه. ق مطابق با دهم فروردین 1290 ه. ش اعلامیهای از طرف کنسولگری روس صادر شد، که اگر اشرار و متجاسرین تا دو ساعتبه غروب مانده از صحن و حرم خارج نشوند و کسبه بازار به سر کارهای خود برنگردند ناگزیر به کمک قوای مسلح و گلولههای توپ مردم را متفرق خواهند ساخت.
چیزی نگذشت که سربازان مسلح جلو مسجد جامع و کاروانسرای بانک صفآرایی کردند و از آن طرف هم اشرار و آشوبطلبان روی پشتبام مسجد و بالای گلدستهها با تفنگ جمع شدند و خود طالبالحق که سردسته آنها بود مقابل حرم مطهر مستقر گردید. سربازان روس و توپچیهای آنان نیز از چند نقطه آماده شلیک شدند. ضربالاجل به پایان رسید و به یکباره از چند جانب صدای غرش توپها بلند شد و گلولههای آتشین به طرف گنبد مطهر و صحن امام هشتمعلیهالسلام پرتاب گردید; هدف آنها به ظاهر امر متفرق کردن اوباش و در واقع انهدام قبه مبارک و نهب و غارت اموال نفیس حرم مطهر بود.
عدهای با مسلسل و توپهای سبک پیشروی کردند و حرم مطهر و ضریح حضرت را به گلوله بستند. صدای غرش توپ و شلیک نظامیان روس در همه جای شهر طنینانداز شد و در منازل شهر غوغایی برپا گردید. اصابت گلولههای توپ بر گنبد آسیب زیاد وارد کرد، در 18 محل گلولههای توپ که مانند کله قند بود، گنبد مطهر را سوراخ کرد و به داخل گنبد افتاد و خرابیها به بار آورد. پس از دو ساعتبمباران نمودن، به هنگام غروب نظامیان سواره و پیاده روس با حال تهاجم وارد صحن مقدس شدند، زوار و مردم به داخل حرم مطهر پناهنده شدند و درهای حرم را بستند. عدهای از نظامیان روس به پشتبام حرم رفته از پنجرههای گنبد و رواقها به داخل حرم شلیک میکردند. عدهای از آنان وارد دارالسیاده شده از شبکههای پنجره نقره به داخل حرم شلیک میکردند و نیز دسته دیگر از شبکههای پنجره فولاد صحن عتیق (انقلاب) حرم مطهر را تیرباران کردند. در صحن و حرم مطهر تعداد زیادی کشته و زخمی شدند. مرتضی قلیخان متولی باشی آستان قدس رضوی بیرق سفیدی بر سر چوب بلند کرد و از قوای روس امان خواست. فرمانده روسی که چنین دید دستور آتش بس صادر کرد. سپس متولیباشی و خدام حرم و مردم نیز به جمعآوری کشتگان و زخمیها پرداختند. مدت چهار روز این مکان مقدس در تصرف روسها بود و مقدار زیادی اشیاء نفیس و قیمتی به یغما رفت. یوسفخان هراتی و طالبالحق به دستحامیان خود یعنی سالداتهای روس کشته شدند و به کیفر اعمال خود رسیدند. (21)
به دنبال این ویرانگریها سلطان حسین میرزا نیرالدوله به استانداری خراسان تعیین شد و در سال 1331 ه. ق به رمتخرابیها پرداخت هزینه تعمیر گنبد مطهر به پول رایج آن زمان که قران نقره بود، سی هزار تومان برآورد شد که بیست هزار تومان آن را نیرالدوله و ده هزار تومان مرحوم حاج میرزا محمدعلی قائم مقام التولیه رضوی پرداخت نمودند. اکنون جای چند گلوله در ایوان طلای صحن عتیق دیده میشود. استاد ملکالشعرای بهار به مناسبت این واقعه اشعاری تحت عنوان «توپ روس» سروده که در دیوان او آمده است. (22)
عصر پهلوی:در سال1307 ه. ش در شبکه پیرامون فلکه حرم مطهر تغییرات اساسی به عمل آمد و فلکه دور حرم به شعاع 180 متر از نوک گنبد و به پهنای 30 متر احداث گردید که بعدا ساختمانهای موزه و کتابخانه و تالار تشریفات نیز به این مجموعه اضافه شد، اماچندی نگذشت که به دستور رضاخان پهلوی در مجموعه بارگاه مقدس رضوی حادثه موهن و اسفناک «مسجد گوهرشاد» به وجود آمد.
واقعه مسجد گوهرشاد:علت اصلی وقوع حادثه مسجد گوهرشاد در سال 1314 ه. ش آن بود که رضاخان تصمیم حمله به فرهنگ و سنن ملی از طریق تغییر لباس را داشت و نیز کشف حجاب بانوان را هم زمزمه میکرد. در این موقع روحانیان مشهد زبان به اعتراض گشودند و مردم را به جمع شدن و تظاهرات تشویق میکردند که خطبای معروف شهر مانند شیخ مهدی واعظ خراسان، شیخ عباسعلی محقق و شیخ محمدتقی بهلول در مسجد گوهرشاد و صحنهای مطهر به منبر میرفتد. بخصوص شیخ بهلول قهرمان معرکه، که سخنرانیهای طولانی و پرحرارت انجام میداد. صبح روز جمعه 20 تیرماه 1314 برابر با دهم ربیعالثانی 1354 ه. ق قزاقان مستقر در مشهد برای متفرق ساختن مردم وارد عمل شدند و بی محابا در صحن جدید به روی مردم تیراندازی کردند که در نتیجه عدهای کشته و زخمی شدند پس از این هجوم مردم اطراف مشهد با داس و چهارشاخ و بیل و... به سوی بارگاه مقدس رضوی سرازیر شدند و در صحنها و مسجد گوهرشاد اجتماع نمودند. روحانیان به ویژه شیخ بهلول نیز به سخنرانیهای اعتراضآمیز خویش ادامه میدادند. روز شنبه 21 تیرماه که بارگاه رضوی بخصوص مسجد گوهرشاد همچنان در التهاب بود، پاکروان استاندار خراسان، سرهنگ نوایی رئیس شهربانی و سرلشکر مطبوعی فرمانده لشکر به بهانه حفاظت از بانکها دستور میدهند نظامیان بارگاه رضوی و مسجد گوهرشاد را محاصره کنند. در این موقع اسدی نایبالتولیه وقت آقایان مجتهدان را به بهانه این که رضاشاه جواب تلگراف آنان را داده استبه کشیکخانه و دارالتولیه حرم رضوی دعوت کرد. پاسی از نیمه شب گذشته صدای غرش مسلسلهای قزاقان بلند شد و دژخیمان رژیم پهلوی به روی مردم تیراندازی کردند. صدای «وامحمدا» و «واعلیا» بلند شد، گفتهاند در این واقعه بین دو تا پنجهزار تن به شهادت رسیدند و حدود 1500 نفر دستگیر شدند. سپس کشتهشدگان و حتی نیمهجانها را شبانه با کامیون از محل خارج کردند و در گودال خشتمالها و باغخونی دستهجمعی دفن نمودند. سپس به شستشوی مسجد پرداختند. روز23 تیرماه اثر چندانی از قتل و غارت باقی نماند. (23)
توسعه حرم:در گذشته بین ضریح مطهر و ضلع غربی حرم (صفه بالاسر) تنگنایی به عرض 85 سانتیمتر وجود داشت که امر طواف و زیارت را مشکل کرده بود، در سالهای (1341-1342 ه .ش) برای رفع این تنگنا طرحی عظیم تهیه شد. براساس این طرح، مهندسان و معماران با تجربه آستان قدس تنها راه توسعه تنگنای بالاسر مبارک را حذف دیوار ضلع غربی حرم دانستند. ضخامت دیوار مزبور 90/2 متر بود و قسمتی از سنگینی گنبد را بر دوش داشت.
در اجرای این کار عظیم لازم بود ابتدا پیشبینیهای استحکامی صددرصد فنی و اطمینانبخش در نظر گرفته شود، لذا حفاری و بتونریزی و نصب پایهها و پلهای نگهدارنده و کارهای استحکامی دیگر آغاز شد و پس از احداث تاقی از بتون بر ضلع غربی، سرانجام دیوار از زیر گنبد بیرون کشیده شد بدون این که در زمان اجرای طرح وقفهای در امر تشرف به حرم و زیارت زایران ایجاد گردد. بدینترتیب بالاسر مبارک تعریض یافت و بیش از 2 متر به آن قسمت از فضای حرم افزوده شد و آن تنگنای سابق در سال 1344 ه .ش توسعه یافت. (24)
تیراندازی دژخیمان شاه به حرم مطهر: در روز29 آبانماه1357 ه. ش مطابق نوزدهم ذیحجه 1398 ه. ق در جریان انقلاب اسلامی به زعامت امام راحلقدس سره حادثهای دلخراش در حرم مطهر رضوی پیش آمد. آن روزها همواره ماموران ساواک در بین مردم و زوار مراقب و گزارشگر اوضاع بودند. مردم اینان را شناسایی کردند و در محاصره خود قرار دادند. نتیجه این محاصره به زد و خورد و دستگیری عوامل رژیم انجامید، ولی یک نفر از آنان، مجهز به سلاح کمری فرار کرد و ماجرا را گزارش داد. ماموران مسلح به صحن وارد شدند تا دستگیر شدگان را از دست مردم نجات دهند، مردم به مقابله با آنان پرداختند. چند نفر از مبارزان که مورد تعقیب ماموران قرار داشتند به داخل حرم فرار کردند، و ماموران ضمن تعقیب آنها به تیراندازی پرداختند که چند گلوله به توحیدخانه مبارکه اصابت کرد. سپس از طرف کفشداری گنبد اللهوردیخان تیراندازی شروع شد، به طوری که چند نقطه از در و دیوارهای حرم بر اثر اصابت گلوله آسیب دید. در اثر پرتاب گاز اشکآور در داخل حرم عدهای از زوار متوحش و بیهوش شدند و حتی یک نفر از زوار از ناحیه پا مجروح گردید.
با ازدحام زایران و فریاد اعتراض مردم، ماموران فرار کردند. اندکی بعد استاندار خراسان به وحشت افتاد و از طریق رادیوی مشهد معذرتخواهی کرد. این رویداد در میان مردم مشهد بازتابی گسترده یافت. روز 5 آذرماه1357 ه. ش به مناسبت هفتمین روز حادثه از جانب علمای مشهد اعلام عزا و تعطیل عمومی شد و در مشهد و سراسر کشور راهپیماییهای بزرگ به راه افتاد، مردم در راهپیمایی خود شعار میدادند: روز همه شیعیان، شام غریبان شد قبر امام هشتم گلولهباران شد (25)
عصر جمهوری اسلامی:این عصر را میتوان «عصر طلایی آستان قدس رضوی» نامید. زیرا فعالیتهای چشمگیری که در این دوره بیستساله انجام گرفته، چندین برابر 1200 ساله ادوار گذشته میباشد، که شرح این همه خدمتخالصانه در این مختصر نمیگنجد و تحقیقی مستقل طلب میکند. فقط به ذکر چند مورد اکتفا میشود:
ادامه توسعه حرم:از نخستین اقدامات پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در اماکن متبرکه، توسعه قسمتهایی دیگر از حرم مطهر مانند: پشتسر، پیش روی و پایین پای مبارک بود، که پس از انجام عملیات توسعه نمای آن همانند بالاسر مبارک با کاشکاری مزین گردید و در 25 اسفند ماه1359 ه. ش در حضور علمای اعلام بازگشایی شد. در این بازسازی در پایینپا تعویض شد و 70/1 متر افزایش یافت، بطوری که عرض در چهارلتی فعلی7/3 متر میباشد. پیش روی مبارک دارای سه راه ورودی گشت و وسعتی چشمگیر یافت، به طوری که زایران آسانتر میتوانند تشرف حاصل کنند و یا هنگام توقف در دارالحفاظ نیز ضریح مطهر را ببینند. آنچه در این عملیات قابل اهمیت است، کارهای فنی نظارت شده و کارهای اجرایی ماهرانهای است که وضع موجود گنبد را در مقابل حرکات احتمالی زمین تامین کرده است.
طلاکاری مجدد حرم مطهر: به نقل از کارنامه دو ساله آستان قدس رضوی طلای روکش گنبد منور به علت کمی ضخامت و گذشت زمان و تاثیر حوادث طبیعی ساییده و بدنما شده بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، خشتهای قدیمی برچیده شد و خشتهایی با ورقههای طلایی جدید جایگزین آن گردید، لایه زیر و نگهدارنده این ورقها مسی است و در حدود شانزده هزارم میلیمتر یعنی به ضخامت چهار برابر پیش از ورقهای قبلی به طریق الکترولیت روکش طلا شده و بر روی بتونی که روی گنبد ریخته شد بود نصب گردید، این خشتهای زرین حدود هفتصد متر مربع را پوشانده است. در وسط کتیبه کمربندی سمتشمال گنبد لوحهای است که تاریخ تجدید طلاکاری گنبد را پس از پیروزی انقلاب نشان میدهد. متن لوحه چنین است: «در آغاز پانزدهمین قرن بعثت نبوی و در آستانه سالروز پیروزی انقلاب عظیم اسلامی ایران به رهبری قائد اعظم امام خمینی تجدید طلاکاری و تعمیرات گنبد مطهر انجام پذیرفت. صفرالمظفر 1400 قمری». همانطور که قبلا گفته شد هسته اصلی آستانه مبارکه به آخر قرن دوم هجری مربوط میشود که در طی13 قرن همواره با خرابیهای ناشی از جنگ و تجاوز، توسعه چشمگیری یافته استبه ویژه بعد از انقلاب اسلامی رواق دارالولایه، صحن قدس به وسعت دو هزار و پانصد متر مربع و یک ایوان به وسعتیکصد و پنجاه متر مربع و سقاخانه بهداشتی و نیز صحن جمهوری اسلامی به وسعت ده هزار متر مربع و دو گلدسته در پشت درهای شمالی و جنوبی هر یک به ارتفاع سی متر و بستشیخ بهایی و کتابخانه جدید و دانشگاه علوم رضوی به مجموعه حرم مطهر افزوده شده است و طرح توسعه فلکه حرم و زیرگذر نیز در دست اجراست. (26)
انفجار بمب در حرم مطهر رضوی (عاشورای رضوی):در دهه اول محرمالحرام سال 1415 ه. ق (1373 ه. ش) تعطیلات سه روزه جمعه، تاسوعا و عاشورا فرصتی برای تجمع زایران حضرت رضاعلیهالسلام فراهم آورد. از سپیده دم روز دوشنبه (عاشورا) مصادف با 30 خرداد عزاداران حسینی در حال نوحهخوانی و سینهزنی و زنجیرزنی و نیز شعارهای مذهبی جهتبرپایی مراسم عزاداری و گرامیداشتسالروز شهادت حضرت حسین بن علیعلیهالسلام و یاران باوفایش به سوی حرم مطهر روان بودند. دستههای مختلف با حالتهای گوناگون به نوبت مشرف میشدند و با ابراز همدردی با سایر عزاداران و زیارت حریم پاک رضوی بازمیگشتند. این مراسم و سیل عزاداران همچنان ادامه داشت و صحنهای ششگانه و بستهای چهارگانه و نیز حرم مطهر مملو از جمعیتبود. در گرماگرم عزاداری و اوج جوش و خروش و غوغای ظهر روز عاشورا، در ساعت 14 و26 دقیقه بعدازظهر ناگهان بمبی قوی که مخفیانه و از قبل در کنار ستون بالاسر مبارک نزدیک ضریح مقدس جاسازی شده بود منفجر شد. بر اثر این صدای مهیب شیشههای حرم فروریخت، چراغها خاموش شد، مردم، به شدت روی هم ریختند و صدای واالها، وامحمدا، واعلیا، واحسیا در میان غوغایی عجیب و بیسابقه بلند شد. در اثر این انفجار هولناک و خونین،27 نفر از زایران امام هشتمعلیهالسلام به درجه رفیع شهادت رسیدند و حدود 290 نفر مجروح شدند. این ولوله و هیاهو تا هنگام شستشوی حرم مطهر از خون شهدا و مجروحان و انتقال اجساد به سردخانه و مجروحان به بیمارستانها در تمام شهر ادامه یافت و مردم به عاملان این عمل ننگین و ضدانسانی لعنت میفرستادند. بدین جهت از سوی دولت جمهوری اسلامی در خراسان سه روز، و در کشور یک روز عزای عمومی اعلام شد. (27)
مجموعه بارگاه حرم رضوی:اکنون که پیشینه تاریخی و رویدادهای مهم حرم مطهر رضوی به اختصار آمده بیمناسبت نیست که به تاریخچه مجموعه آثار و ابنیه آن نیز اشاره شود:
صندوق و ضریح مطهر:درباره صندوق و مرقد مبارک باید گفت که به اعتبار برخی نوشتههای تاریخی، نصب اولین صندوق مربوط میشود به سال 500 ه. ق و پس از آن در دوره سلطنتسلطان محمد خوارزمشاه 600 ه. ق. اما آنچه محقق استشاه طهماسب اول صندوقی با تنگه ضخیم طلا بر روی مرقد نصب کرده است. صفحههای مشبک کتیبه طلای صندوق حاوی سوره الدهر، مشتمل بر166 قطعه کوچک و بزرگ به خط ثلثشیوا بر روی صندوق نصب گردید. کتیبه صندوق بر روی یک صفحه طلایی بزرگ چنین است: «به توفیق الهی و تایید حضرت رسالتپناهی و ائمه معصومینعلیهمالسلام طهماسب صفوی به وضع این محجر طلا در این موضع عرض اعتلا موفق و مؤید گردید سنه957». سالها بعد با پوسیده شدن صندوق، قطعههای طلا از آن جدا گردید، در زمان شاه عباس صفوی صندوق جدید طلاپوشی با کتیبههایی به خط ثلثیا نستعلیق آیةالکرسی و صلوات بر چهارده معصومعلیهمالسلام و اشعار فارسی ساخته شد و بر روی مرقد مبارک نصب گردید. تنگههای طلای صندوق همراه با قندیل بزرگ طلا و قفل مرصعی که نادرشاه به نذر فتح هند و ترکستان ساخته بود، چنان که گفته شد توسط نادر میرزا و نصرالله میرزا نوههای نادرشاه تصاحب شد و با بخشی از آن به نام خود سکه.مردم که تمایلی به تصرف سکهها نداشتند، آنها را جمعآوری و پنهانی به میرزا مهدی مجتهد سپردند تا به جای مناسب اصلی نصب شود. با بازگرداندن قطعهها، صندوق در سال 1311 ه. ش به موزه انتقال یافت و سپس کتیبههای طلا به خط علیرضا عباسی با تنگههای طلا به وزن36 هزار مثقال نقرههای آستانه مربوط به ضریح سوم مرقد به عنوان پشتوانه اسکناس به تهران انتقال داده شد و در برابر املاک قشقاییها در درگز خریداری و وقف آستان قدس گردید. کتیبههای مزبور بعد از شهریور 1320 به آستانه بازگردانده شد و همچنین در سال 1311 ه. ش به جای صندوق مزبور صندوقی مرکب از یازده قطعه مرمر لیمویی رنگ شاندیز به ابعاد 10/2×60/1×950/0 متر ساخته و بر روی مرمر قرار داده شد. کتیبه روی آن اشعاری استبه عربی ماده تاریخ آن «الرضا قبره جددا» 1351 ق میباشد. بر روی ضریح سه ضریح تودرتو قرار دارد که ضریح کوچکتر داخلی از مفرغ ساخته و با سنگهای زبرجد و یاقوت جواهرنشان شده است و بانی آن شاهرخ از نوادگان نادرشاه افشار است و به سال 1160 ه. ق مربوط میشود. ضریح دوم از فولاد جوهری است که از نقره باارزشتر است. ضریح سوم یا ضریح پرکار نفیس کنونی که به جای ضریح نقره قبلی در سال 1338 ه. ش نصب شده زیر نظر استاد گرانقدر حاجی محمدتقی ذوفن اصفهانی به مدت دو سال و نیم ساخته شده است. در ساختن این ضریح 338488 مثقال نقره با عیار نود و 10/7052 مثقال طلای 18 عیار و یک تن مفرغ و دو تن چوب گردوی خشک و دو تن آهن به کار رفته است. ارتفاع آن 60/3 متر، درازایش 5/4 متر و عرضش06/3 متر است، بر روی هر یک از قابهای چهاردهگانه نام یکی از معصومین به خط ثلثبر صفحهای از طلا که گرد آن فیروزهنشان شده نقش بسته است. همچنین در چهارگوشه ضریح چهار خوشه انگور از طلا نصب شده است. بر روی ضریح، افزون بر طلاکاری، تزیینات میناکاری لاجوردی و گلهای رنگین نیز ایجاد شده است. داخل ضریح از بلور فرش شده که مربوط استبه سال 1238 ه. ق. (28)
رواق دارالسیاده: بعد از سال 821 ه. ق به امر گوهرشاد آغا به طول86/32 متر و عرض متفاوت و ارتفاع 75/20 متر احداث شده است.
رواق دارالحفاظ: بعد از سال 821 ه. ق به امر گوهرشادآغا به طول 18 متر و عرض 65/8 متر احداث شده است.
رواق حاتمخانی: بانی آن حاتمبیک اردوبادی از اعقاب خواجهنصیر طوسی و از وزرای شاه عباس است که در سال 1010 ه. ق به طول 5/13 متر و عرض30/7 متر و ارتفاع 60/11 متر ساخته شد.
گنبد اللهوردیخان: به امر اللهوردیخان از امرای شاه عباس در سال 1022 ه. ق به ابعاد19/16×75/8 متر و ارتفاع 20/11 متر احداث شده. سردر ورودی آن از داخل دارالضیافه بود که کتیبه و تاریخ داشت ولی در تولیتباقر پیرنیا از بین رفته است و مسلما عکسهای آن در آستان قدس موجود است.
رواق دارالفیض: (مسجد ریاض) یا زنانه، بانی احتمالی آن مرحوم فیض کاشانی مجتهد عصر صفویه (طول59/15، عرض9/5 و ارتفاع 5/9 متر) میباشد.
رواق توحیدخانه: بانی احتمالی آن مرحوم فیض کاشانی است، به ابعاد 35/7×60/8 متر و ارتفاع 15 متر.
دارالضیافه: بانی آن میرزا شفیع اعتمادالدوله قزوینی وزیر آستان قدس رضوی در سال 1031 ق به ابعاد 10×15 متر و ارتفاع 15 متر است.
دارالسرور: احداث سال 1334 ه. ق.
دارالشکر: احداث سال 1344 ه. ش به ابعاد 5/6×5/6 متر در ارتفاع 5/9 متر.
دارالعزه: احداث سال1343 ه. ش به ابعاد 12/3×11 متر و ارتفاع 35/4 متر. دارالذکر: احداث سال1343 ه. ش به ابعاد 5/6×82×12 متر و ارتفاع9 متر.
دارالذکر: احداث سال1343 ه. ش به ابعاد 5/6×82×12 متر و ارتفاع9 متر
دارالسلام: احداث سال1346 ه. ش به وسیله مرحوم دکتر سید فخرالدین شادمان نایبالتولیه وقت آستان قدس به ابعاد 22×10 متر و ارتفاع 5/9 متر.
دارالسعاده: بانی آن اللهیارخان آصفالدوله در سال 1251 ق به ابعاد 90/14×80/12 متر و ارتفاع 80/14 متر.
دارالشرف: احداث سال1386 ه. ق.
دارالزهد: بین سالهای 1350-1352 ه. ش ساخته شده، ابعاد آن 5/17×16 متر و به ارتفاع 90/5 متر است.
دارالعباده: در سال1353 ه. ش ساخته شده و ابعاد آن16×12 متر و ارتفاع 90/5 متر است.
دارالاخلاص: در غرب حرم مطهر، مقابل مسجد بالاسر و بین سه رواق دارالسیاده، دارالشرف و دارالولایه قرار دارد.
دارالولایه: این رواق با 2305 متر مربع وسعت، بزرگترین رواق حرم مطهر است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ساخته شده است.
رواق شیخ بهایی: قبر شیخ بهایی داخل آن واقع است.
دارالهدایه: بین مدرسه دو در و صحن جمهوری به وسعت837 متر مربع قرار دارد، پس از پیروزی انقلاب ساخته شده است.
دارالرحمه: بیست و یکمین و یا آخرین رواق به وسعت 520 متر مربع است که در جنوب رواق دارالهدایه و بین بستشیخ بهایی و صحن جمهوری واقع است. (29)
رواق دارالحجه:احداث سال ۱۳۸۷ ه.ش
نقارهخانه:در زمانهای قدیم در دربار سلاطین برای اعلام حادثهای خاص نقارهزدن رسم بوده است. در سال 860 ه. ق که پسر بایسنقر بن شاهرخ تیموری از هرات به زیارت امام رضاعلیهالسلام آمده بود، برای اعلام حضور وی، که به روایتی بیمار شده بود و برای شفا یافتن در آستانه مبارکه معتکف بود، شروع به نقاره زدن نمودند. از آن زمان به بعد هر روز پیش از طلوع و غروب آفتاب جز ایام سوگواری نقاره میزنند.
سقاخانه اسماعیل طلایی:در وسط صحن انقلاب (عتیق) سقاخانهای استبا کتیبهای مطلا از دوران سلطنت نادرشاه افشار و به همین علت آن را گاهی سقاخانه نادری نیز میگفتهاند. سنگاب مرمر مسدس آن را به دستور نادرشاه از هرات افغانستان آوردهاند. آجرهای طلایی که با آنها کتیبه سقاخانه نوشته شده ساخته اسماعیل نامی است که سقاخانه امروزی به نام این هنرمند شهرت یافته است.
صحنهای حرم:چون زوار از زیارت مرقد مبارک حضرت بیرون میآیند پس از گذشتن از رواقها وارد صحنهای مجاور میشوند. این فضاهای روحانی محل تجمع زوار است که نماز جماعت را نیز در آنها برگزار مینمایند و در ایام سوگواری به صورت دستههای مذهبی به عزاداری میپردازند. تعداد شش صحن (با مسجد گوهرشاد) و چهار بست که مساحت آنها بالغ بر225553 متر مربع میباشد.
1 - صحن انقلاب (عتیق) که به صحن کهنه معروف است در زمان سلطان حسین بایقرا به دستور وزیر دانشمندش امیر علیشیر نوائی ساخته شده و بعدها به امر شاه عباس توسعه یافته، ابعاد آن 5/104×44 متر است که چهار ایوان بزرگ تاریخی به قرینه یکدیگر و 48 غرفه تحتانی و فوقانی در پیرامون خود دارد.
الف) ایوان طلا، این ایوان که در ضلع جنوبی صحن کهنه واقع شده سالهای 875 تا 885 ه. ق به فرمان امیر علیشیر نوایی ساخت
نظرات شما عزیزان: